اگر شما بخواهید یک مسئله ریاضی را حل کنید معلوم و مجهول می کنید و یا کمک حروف، نمادو عملگرهای اثبات شده رابطه ریاضیاتی آنها را بیان و سپس حل می کنید. اگر بخواهیم در سیستم حل مسئله تریز، به ویژه روش سیستماتیک سه مرحله ای، یک مسئله را حل کنیم بایستی به همان شیوه معلوم و مجهول کنیم. سیستماتیک بودن تریز از همین نقطه شروع می شود که سعی کنیم از تعداد پارامترهای معلومی برای بیان صورت مسئله خود استفاده کنیم. اما چرا این تعداد محدود پارامتر تقریبا برای حل غالب مسائل کاربرد دارند؟ آلتشولر در تحقیقات گسترده خود متوجه شد که مبتکران و مخترعان مکررا مسئله ابداعی خویش را با تعیین پارامترهای مشخصی بیان کرده اند.البته لازم به یادآوری است که ایشان به ظاهر این پارامترها را استاندارسازی کرده و با کمک اصطلاحات فنی مورد قبول و مرسوم در متون علمی بازنویسی کرده اند. نکته دیگر اینکه نحوه بیان مسئله مخترعان غالبا براساس حداقل یک تضاد تعریف شده است؛ آنها سپس سعی کرده اند این تضادها را با آزمون و خطا یا تکیه بر دانش موجود یا حتی خلق یک فناوری حذف کنند تا مسئله حل گردد. حذف تضادها معمولا از طریق ابداع ابزار یا وسیله یا موادی بوده است که فرآیند حذف را تسهیل کند. این ابزار همان نوآوری و اختراع آنها بوده است. نکته مهم دیگر اینجاست که این الگوی حل مسئله مکررا در مسائل متنوع فنی و در حوزه های متفاوتی مورد استفاده مخترعان بوده است و غالب آنها از آزمون خطا برای برچیدن تضادها استفاده کرده اند.
برای مطالعه کامل این مقاله، روی لینک روبرو کلیک کنید: "17 مقاله داغ تریزی"