اشاره:
تکنیک ابداعی SWOTRIZTM روشی سیستماتیک برای برنامه ریزی استراتژیک است که توسط اینجانب مصطفی امانی از ترکیب SWOT با دانش TRIZ بوجود آمده است. خوشبختانه اخیرا توانستیم یک مقاله در "پنجمین کنفرانس بین المللی کارآفرینی و مهندسی صنایع" با عنوان "تحلیل وضعیت دانشگاه های علوم پزشکی ایران به روش SWOTRIZTM از منظرکارآفرینی و دانشگاه نسل سوم" ارائه کنیم که در این پست محتوای کامل آن را جهت مطالعه علاقمندان به اشتراک می گذارم.
چکیده مقاله:
مبحث کارآفرینی به یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی چند دهه گذشته تبدیل و در اکثر کشورهای پیشرفته بهعنوان یک ضرورت مطرح گردیده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل وضعیت دانشگاه های علوم پزشکی ایران از منظرکارآفرینی و الزامات دانشگاه نسل سوم بود. این پژوهش از نوع کاربردی و دارای ماهیت کیفی-تحلیلی بود. داده ها و اطلاعات در دو مرحله تهیه و تحلیل شد؛ ابتدا، با روش تحلیل محتوا و کدگذاری مصادیق و یافته های محققان مرتبط با نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید دانشگاه های علوم پزشکی در ایران از طریق بررسی آثار و پژوهش های محققان، شناسایی و تدوین شدند. سپس، مصادیق یافته شده توسط 30 نفر از صاحب نظران علوم پزشکی وزن دهی و رتبه بندی و درنهایت، به تبیین موقعیت استراتژیک و تولید ارائهی راهکارهای کلی و اجرایی به روش سواتریز اقدام شد. تحلیل وضعیت نشان داد که دانشگاههای علوم پزشکی کشور به معنی واقعی وارد دانشگاه نسل سوم نشده اند. مطابق نتایج این پژوهش، دانشگاه های علوم پزشکی کشور، اکنون در وضعیت ورود به موقعیت تهاجمی و در حال ورود به دانشگاه های نسل سوم هستند ولی از وضعیت و شرایط آنها فاصله دارند. همچنین، تحلیل ها نشان داد که اکنون بهترین زمان برای بهره برداری از فرصت ها و توانمندیهای در برابر تهدیدها و ضعفها جهت ارتقاء به دانشگاه نسل سوم است. برطبق نتایج این پژوهش، توسعه کارآفرینی در حوزهی سلامت و علوم پزشکی نیازمند یک برنامه استراتژیک و تاسیس مراکزی نوآور، فناور و دانشبنیان با ساختار سازمانی مشخص است تا ضمن تجاریسازی ایدههای دانشگاه، بتواند با طراحی و اجرای برنامههای منظم و هدفمند آموزشی، پژوهشی و ترویجی به افزایش آگاهی، ایجاد انگیزه و القای رفتارهای کارآفرینانه اقدام نماید.
کلمات کلیدی: دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه نسل سوم، کارآفرینی، روش تحلیلی SWOT، دانش TRIZ
1- مقدمه
هدف اولیه دانشگاه ها، آموزش و پژوهش بود که امروزه با توجه به تحولات جهانی و تغییر در روابط بین سه عملگر اصلی در سیستم های ملی نوآوری(صنعت، دولت، دانشگاه)، رسالت سومی نیز به عهده دانشگاه ها نهاده شدهاست وآن همان کارآفرینی دانشگاهی و مشارکت در توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع است. دانشگاه کارآفرین دانشگاهی است که توانایی نوآوری، تشخیص و ایجاد فرصت ها، کارتیمی، ریسک کردن و پاسخ به چالش ها را داشته و در صدد ایجاد تغییر ذاتی در مشخصی سازمانی باشد، به طوری که از وضعیت روشنی در آینده برخودار باشند[1].
مباحث مربوط به کارآفرین در حوزه علوم پزشکی عمر چندانی ندارد. درکشور ما با عنایتی که برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به موضوع کارآفرین در حوزه علوم پزشکی داشته، به تصویب طرح توسعه کارآفرین در حوزه علوم پزشکی در دانشگاه های کشور منجرشده است. اگر چه آموزش به تنهایی زمینه ساز توسعه کارآفرین در حوزه علوم پزشکی و ایجاد کسب و کار موثر نیست، اما به عنوان جزئی از یک سیستم توسعه، بسیار حائزاهمیت است[2]. بنابراین در اینجاست که اهمیت نیروی انسانی خلاق، مبتکر و به عبارتی کارآفرین برجسته میشود، زیرا جوامع امروزه دیگر نمیتوانند با تکیه بر روشهای پیشین عمل کنند، اهداف خود را محقق ساخته و بر رقبای خود فائق آیند، لذا مبحث کارآفرینی به یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی چند دهه گذشته تبدیل گشته و در اکثر کشورهای پیشرفته بهعنوان یک ضرورت مطرح گردیده است[3].
دانشگاه های علوم پزشکی به رغم حضور درصد قابل توجهی از سرمایه های انسانی بالقوه برای توسعه کارآفرینی در حوزه سلامت، خلاء وجود مراکزی با ساختار سازمانی مشخص که بتواند با طراحی و اجرای برنامه های متنوع آموزشی، پژوهشی و ترویجی نسبت به افزایش آگاهی، ایجاد انگیزه و القای رفتار کارآفرینانه اقدام نماید بشدت احساس می شود[4]. در ایران، اغلب دانشگاه ها در نسل دوم دانشگاهی یعنی دانشگاه های پژوهش محور قرار دارند و فعالیت چندانی در راستای تجاری سازی یافته های پژوهش ها، تربیت افراد کارآفرین و تبدیل شدن به نسل سوم دانشگاه ها یعنی دانشگاههای کارآفرین ندارند[5]. وزارت بهداشت وزارتخانه ای از تولید به مصرف است یعنی براساس نیاز حوزه سلامت، فارغ التحصیلان دانشگاه های علوم پزشکی بایستی لاجرم درنظام سلامت بکارگیری شوند و بازهم مسئولیتش بعهده سازمان است[6]. وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی از اواخر سال 1384 با تاکید بر اجرای طرح " کاراد" در دانشگاه های علوم پزشکی کشور به کارآفرین شدن این دانشگاه ها اهمیت داده لیکن در اجرا چندان موفق نبود زیرا ایجاد دانشگاه کارآفرین، در اولینگام نیازمند شناخت عوامل تاثیرگذار برکارآفرینی در دانشگاه می باشد[7].
با توجه به اجرای برنامههای کارآفرینی در دانشگاه های علوم پزشکی و بویژه دانشگاه علوم پزشکی استان آذربایجان غربی، لازم دیده شد که وضعیت فعلی دانشگاه های علوم پزشکی کشور باتوجه به تفکر کارآفرین- محور و نسبت به ویژگیهای دانشگاه های نسل سوم بررسی و نتایج آن مورد توجه برنامهریزان قرار گیرد. لذا، این پژوهش، تحلیلی از وضعیت فعلی را به روش کیفی-تحلیلی با کمک تکنیک سواتریز[1] (به عنوان روشی ابداعی از ترکیب SWOT و دانش TRIZ) و ارائه راهکارهای مربوطه ارائه میدهد...
اگر علاقمند به مطالعه کامل این مقاله هستی، اینجا را کلیک کن.