به هر چیزی که یک کارکرد مشخص انجام دهد، یک سیستم یا نظام فنی می گویند. برای مثال می توان یک خودکار یا همین کتاب را نام برد. قانون کمال بدین معنی است که نظام های فنی همواره به سمت افزایش درجه ایده آلF بودن یا کمال خود پیش می روند. نحوه نگرش به منبع و نحوه انجام کارکرد مطلوب بسیار حائز اهمیت و تعیین کننده است.
تفکر مهندسی مرسوم می گوید که: «به انجام چنین و چنان کار کرد هایی نیاز داریم، پس باید چنین و چنان مکانیزم ها و ابزار هایی را فراهم کنیم تا کار انجام شود.» اما در TRIZ اینگونه فکر می شود: «به انجام چنین و چنان کار کردهایی نیاز داریم، اما انجام آنها باید بدون نیاز به ایجاد یک مکانیزم و یا ابزار جدید در سیستم، صورت پذیرد.» به عقیده کارشناسان امر، این طبق این تفکر در صورتی که بتوانیم کارکرد سودمند اولیه و اصلی سیستم را شناسایی کنیم به طوری که توسط سیستمی که وجود ندارد ارائه شود، به سرعت به نوآوری در طراحی رسیده ایم!
اما سیستم ایده آل چیست؟ ایده آلی یا سطح ایده آل بودن عبارت از نسبت جمع کلیه جنبه های مثبت و مفید سیستم به جمع کلیه جنبه های منفی و مضر سیستم می باشد:
لذا به طور کلی هر سیستم به سه طریق زیر به سمت ایده آلی پیش خواهد رفت:
- افزایش عملکردهای مفید در صورت کسر،
- کاهش عملکردهای مضر یا هزینهها در مخرج کسر،
- ترکیبی از دو راه اول و دوم.
مطابق TRIZ سیستم ایدهآل سیستمی است که از چیزی تشکیل نشده باشد، ولی عملکرد خود را انجام دهد. سیستم ایدهآل رویکردی برای دستیابی به هدف مورد نظر توسعه دهنده است بدون اینکه پیچیدگی سیستم افزایش یابد. به واقع سیستم ایدهآل سیستمی است که عملکردهای سود بخش آن افزایش یافته و عملکردهای مضر آن کاهش یابد.
کارکرد این نحوه نگرش چیست؟ مدل سیستم ایدهآل شبیه یک قطب نماست که دورههای فرایند تفکر را نشان میدهد تا حل مسائل جدید تسهیل شود. ارزش دیگر آن تعیین، تخمین و مقایسه راهحلهای خلق شده جدید با حالت ایدهآل آن است. TRIZ راهکارهای بسیار متفاوتی برای فرموله کردن و به دست آوردن سیستم ایدهآل ارائه میکند. ایده آلی، همیشه انعکاس دهنده حداکثر میزان به کارگیری منابع موجود توسط سیستم است.
قانون ایده آلی می گوید هر سیستم فنی، در طول دوره حیات خود، تمایل دارد که تا آخرین حد ممکن، قابل اطمینان، ساده، مؤثر و به بیانی دیگر ایده آل باشد. هر وقت که یک سیستم فنی را بهبود می دهیم، در حقیقت داریم این سیستم را به مرزهای ایده آلی خود نزدیکتر می کنیم. این سیستم، هزینه کمتری خواهد داشت، نیاز به فضای کمتری پیدا خواهدکرد و انرژی کمتری را نیز به هدر می دهد.ایده آلی همواره منعکس کننده استفاده بهتر از منابع است.
برای بیشتر روشن شدن موضوع، با دقت به داستان زیر توجه کنید:
یک کارگاه تولید مواد پروتئینی و گوشتی در آفریقای جنوبی، محصولات خود را به آمریکا ارسال می کند. سرد نگه داشتن این فرآورده ها در طول فرایند حمل و نقل و جا به جایی، الزامی است. گوشت ها باید به آمریکا برسند. در نتیجه ضروری است هواپیماهای باربری به سیستم یخچال مجهز باشند. در دوره ای که رقابت در بازار مدام افزایش می یابد، صاحب کارخانه مجبور به کاهش هزینه های حمل است. بدیهی است که او باید حجم محصولات خود را در هر نوبت ارسال افزایش دهد تا هزینه های حمل و نقل و صادرات هر محموله به عدد بزرگتری سرشکن شود و سهم هزینه های هرکیلو گرم کالای ارسالی، کاهش یابد. تحلیل شرایط نشان می دهد که او در صورتی می تواند در این رقابت، برنده میدان باشد که بتواند هم وزن سیستم خنک کننده، گوشت صادرکند. بدین معنا او از حداکثر فضای ارسال بار، بهره گرفته است. مدیر کارگاه دقیقا موفق شد تا همین کار را انجام دهد. با توجه به پرواز هواپیمای باری در ارتفاع 15000 تا 25000 پایی، دمای هوا در طول پرواز کمتر از 32 درجه فارنهایت (صفردرجه سانتیگراد) است، درنتیجه دیگر نیازی به سیستم خنک کننده وجود نخواهد داشت.
به عنوان مثالی دیگر، در شکل زیر نمونه ای از مسیر تکاملی «درب» به عنوان یک سیستم را مشاهده می کنید. آیا می توانید مفهوم ایده آلی را از این روند دریافت کنید؟ آیا می توانید مراحل بعدی آن را پیش بینی نمایید؟