پال تورنس (1998) در پاسخ به این پرسش که ویژگی های شخصیتی چه نقشی در خلاقیت ایفا میکند؟ گفته است شخصیت هم میتواند خلاقیت را آسان سازد و هم مانع آن شود. ویژگی هایی از قبیل آمادگی برای خطر کردن، کنجکاوی و جستجوگری، استقلال اندیشه، پشتکار و پایداری، شهامت، استقلال رای، خود آغازگری، ابتکار، پرسشگری درباره موقعیت های معماگونه، و در گیر شدن با امور دشوار از جمله ویژگی های آسان ساز خلاقیت محسوب میشوند. او میگوید، هر عملی که ما برای تشویق این گونه رفتارها انجام میدهیم شخص را در جهت خلاقیت بیشتر سوق میدهد.
از نظر گیلفورد (1998) ویژگی هایی از بروز خلاقیت جلوگیری میکنند، عبارتند از سلطه گری، منفی بافی، مقاومت ترس، عیب جویی، انتقاد از دیگران، سازشکاری، تسلیم در برابر قدرت و کمرویی.
مطالعاتی که بارون (1969) در زمینه شخصیت افراد خلاق انجام داده است نیز نشان میدهد که آنها در مقایسه با افراد عادی خوش بینتر ودارای انرژی روانی و جسمی استثناییاند. زندگی آنها پیچیدهتر است و به دنبال تنشاند یا از طریق آزاد شدن آن احساس لذت میکنند. افراد خلاق، کمتر ضعیفالنفس بوده و از مسایل و امور آگاهند (مزلو) آنان به مسایل بنیانی علاقهمندند و تمایل زیادی به خطر کردن دارند. نیکسون (1962)، تورنس (1966) و لیکاک (1979)، ضمن تحقیقاتی ویژگی های دانشآموزان خلاق را چنین عنوان کردهاند:
- دارای هوش کلامی و فضایی بسیار برجسته،
- دارای هوش بالاتر از سطح متوسط،
- دارای ظرفیت های حافظهای فوقالعاده در ثبت و نگهداری وقایع مختلف،
- آمادگی جهت تجربه امور و فعالیت های مختلف،
- استقلال فکری (استاین، 1974)،
- دارا بودن رفتار مطلوب اجتماعی،
- بیان صریح و روشن (بارون، 968)،
- طرز فکر انتقادی، فعال و کنجکاو بودن (استرنبرگ تیلر، جان دیویی، 1985)،
- برخورداری از نوع تفکر واگرا (گیلفورد)،
- علاقهمند بودن به مسایل فلسفی و مذهبی،
- مقاوم، باجرئت، انتقاد پذیر و خستگی ناپذیر بودن،
- خود جوش، صادق و ساده بودن. (افروز، 1365).
تورنس (1989) پس از 22 سال مطالعه مستمر پیرامون ویژگی های گروهی از کودکان، نوجوانان و جوانان (یعنی از 1980 تا 1985) به این نتیجه میرسد که خمیر مایه شخصیت افراد خلاق، استقلال اندیشه و شیفتیگی فراوان آنها در برابر مساله یا فعالیت مورد علاقهشان است. فرد خلاق کسی است که فکری نو و متفاوت ارائه دهد. بالطبع احساس گریز از کانال بندی های مشخص ذهنی، همنوا نبودن با دیگران و استقلال طلبی و آزاد اندیشی میتواند پایههای تراوش تفکر خلاق و خلق آثار نو را فراهم آورد. به قول تورنس خلاقیت شکافتن بنبستها و دست دادن با فرداست. هیز (1988)، متذکر میشود که افراد بسیار خلاق، اغلب بطور کامل در کار خود غرق میشوند. زندگینامه افراد بسیار خلاق این نکته را مورد تأکید قرار میدهد که آنها برای عرضه کارهای مهم، انگیزههای عالی دارند و بسیار سخت کوشند.
بدین ترتیب مجموع یافتههای تحقیقی روانشناسان در مورد انسان های خلاق را میتوان در پنج دسته زیر خلاصه کرد:
- آفرینشگری و هوش،
- آگاهی و حساسیت،
- انعطاف پذیری و ابتکار،
- شک گرایی و پایداری،
- بازیگوشی فکری و شوخ طبعی،
- ناهمنوایی و اعتماد به نفس.
پژوهش های مقدماتی پال تورنس، نشان میدهد که دانش آموزان خلاق معمولاً با همگنان خود کمتر سازش میکنند، به ایدههای خود بیشتر علاقه دارند و برای مقبول افتادن و پذیرفته شدن تلاش نمیکنند. آنها به علایق شدید همکلاسیهای خود نسبت به کارهای غیر درسی و غیر ضروری با شک و تردید مینگرند و هم جوش نمیشوند. و امور جاری را متفاوت از دیگران میبینند. به دنبال تکالیف مشکل میروند و غالباً جوانب مختلف هر موضوعی را به هم ربط میدهند و ترکیب میکنند.